الف - دزفول
بسمه تعالی بسمه تعالی نگاهی به اروند در شهریور بیست هوا هنوز گرگ ومیش بود بوی نَم شرجی وبوی زُخم ماهی سرتاسر بندر را فرا گرفته بود هوای فشرده ی شرجی گازهای سوخته از مشعلهای پالایشگاه را قاطی نخلهای لب شط کرده بود ،زمینهاخیس خیس بودند انگار درختهای بِرم وبوارده گریه کرده بودند ویا می خواستند گریه کنند یا قراربود گریه کنند و آنروز ،روز گریه بود ،رُطب های نخلستان طعم خون گرفتند آتش غیرتشان شده بود هُرم شرجی کُـشنده ،در پیش چشمانشان به مام وطن تعرض می شد! همانطوری که در خیابان اصلی احمد آباد عبا از سر مادرانمان پاسبانهای قزاق می کشیدند !بازهم اعتقاداتمان ،غیرتمان را نشانه رفتند ایــــران وایــــرانی بـــایــد گــریــه می کـــردند !!! آن روز لعنتی یکی از شومترین روزهای این مرز وبوم را در تاریخ معاصر رقم زد !!! فقط چندساعت از آغازروزسیاه بیست وپنجم اوت هزارونهصد وچهل ویک گذشته بود که دل هرایرانی آزاده ای به درد آمد سوّم شهریور سال یکهزاروسیصدوبیست ازراه رسید! رزمناوانگلیسی (شورهام)وارداروندرود(شط العرب)شدودرنقطه ای بین خرمشهر وآبادان درمجاورت پالایشگاه موضع گرفت وکشتی جنگی کوچک ایران به نام (پلنگ) را که دراسکله ی شماره ی یازده درست روبروی پالایشگاه آبادان در خاک کشور خودمان لنگر انداخته بود بدون هیچ اعلانی به توپ بست ودرعرض پنج دقیقه کشتی جنگی ایرانی متلاشی وبه زیرآب رفت! همزمان کشتی کوچک جنگی دیگرایران بانام(ببر)که دربندر خرمشهرپهلو گرفته بود در کشور خودمان ایران عزیز ،توسط رزمناو انگلیسی(یارا)به،سرنوشت(پلنگ)دچارشدوبه زیرآب رفت! بلافاصله یک واحدویژه ی هندی با پشتیبانی رزمناوهای انگلیسی به تصور درگیری بانازیها (که چنین چیزی در کل خاک ایران وجود خارجی نداشت)تحت فرمان افسران انگلیسی دربندرآبادان پیاده شدند سربازان ایرانی که منظره ی غرق شدن کشتی جنگی کشورشان را دیده بودند به طرف آنها آتش گشودندودردَم سه افسر انگلیسی که یکی ازآنهادرجه ی سرهنگی داشت به درک واصل شدند،(اصلاً انتظار مقابله را از طرف ایرانی نداشتندودر ذهن هندی های استثمار شده فقط نازی پرورش داده بودند ) آنهاکه تیراندازی سربازان ایرانی برایشان غیرمنتظره بودتمام منطقه را زیرآتش گرفتندوبه طرف هرجنبنده ای آتش گشودند حتی هشت نفرازمأموران نامه رسانی پست وراننده ی آمبولانسهاراهم کشتندوحتی (دونفرازکارکنان انگلیسی هم که به همراه رئیسشان قصدمتوقف کردن درگیری را داشتنددراین آتش بازی کشته شدند ) وسربازان ایرانی هم که فاقدهرگونه پشتیبانی بودندبه طرف اهواز عقب نشینی کردند که به دلیل شتابزدگی ودستپاچگی دربین راه آبادان به اهوازدر عمق خاک کشورمان پنجاه وهفت سرباز ایرانی ازگرما وبی آبی کشته می شوند این گزارش توسط چهار تن ازمقامات انگلیسی که توسط سربازان ایرانی دستگیر وبه همراه آنان تااهوازبه عنوان اسیر بوده اندنیزثبت گردیده ،این شمه ای ازوضعیت کـُلی نیروهای نظامی ایران درجنگ جهانی دوّم بوده است! که مشت نشانه ی خروار است!!! حال جوانان عزیزمان آن دوره را که سلطنت شاهنشاهی در ایران حکم فرما بوده وامروز را در زیر پرچم اسلام وحکومت جمهوری اسلامی بدون هیچ گونه غرضی مقایسه کنند ونتیجه بگیرند ! امام خمینی رحمت الله علیه در جواب یکی از خبرنگاران غربی بعد از پیروزی انقلاب فرمودند همین که از امروز به بعد برای مسائل ایران در تهران تصمیم گیری می شود بالاترین ارزش است وهمین ما رابس است اگر هیچ چیز دیگر نصیبمان نشود! یاعلی